شیما سیدی| یکی از اولین آرامگاههای گنبددار ایران، کهنترین بنای خراسان رضوی بعد از حرم مطهر امام رضا (ع) و یکی از معدود بناهای به جا مانده از دوران حکومت غزنویان در خاک ایران کنونی، از جمله ویژگیهای بنایی است که تنها ۳۸ کیلومتر با مشهد فاصله دارد. جاده فریمان را که در پیش بگیرید و از تپه سلام و جیم آباد بگذرید، به سه راهی سنگ بست میرسید. سه راهی که امروز شهرهای مشهد، فریمان و سرخس را به یکدیگر وصل میکند، حدود یک قرن پیش، پنجراهی حیاتی بوده که کاروانهای ۵ شهر مهم روزگار از آن میگذشتند. کافی است هزار متر در مسیر سرخس، که امروز بیشتر به یک جاده فرعی میماند پیش بروید تا به بقایای شهری هزار ساله برسید. سخت است تصور کنید جادهای که امروز سوت و کور است و هر از چند گاهی یک ماشین از آن میگذرد، چندین سده پیش، روزانه محل گذر چندین کاروان و پیک بوده است. اما در اهمیت این راه همین بس که بدانیم ارسلان جاذب تنها سپهدار توس در این تقاطع حیاتی سکنی گزیده و همین جا نیز به خاک سپرده شده است. راهنمای ما در بازدید از محوطه تاریخی سنگ بست، مقبره ارسلان جاذب، میل ایاز و کاروانسرای سنگ بست حسن گیاهی، مدیر میراث فرهنگی فریمان است. توضیحات شیرین رجبعلی لباف خانیکی، باستان شناسی که درباره این محدوده تاریخی مطالعه کرده نیز بازدید را برایمان دقیق و علمی میکند.
رباطی با آغوشی گشوده
به سنگ بست که میرسیم قبل از ورود به جاده سرخس، همان ابتدای راه، وارد بنایی میشویم که چسبیده به یک ساختمان نظامی. تابلوی قهوهای رنگ میراث فرهنگی تنها نشانه بیرونی این بناست که خبر از تاریخی بودنش میدهد. اما به محض اینکه از در ورودی بگذرید و بنا و دو ایوان ورودی اش که چونان آغوش بازی به روی میهمانان گشوده شده است را بنگرید، به قدمت تاریخی آن پی خواهید برد. اینجا رباطی است که امیرعلشیرنوایی، وزیر خردمند سلطان حسین بایقرا، برای پذیرایی از کاروانها ساخته است. گرچه بنا در دوره تیموری (۵۰۰ سال قبل) ساخته شده، اما شعارهای مذهبی و تابلوهای «در این مکان سیگار نکشید» متعددی که بر در و دیوار آن نصب شده و به زمان نگهداری اسرای عراقی در این مکان برمی گردد، بیشتر شما را به «لوکیشن» فیلمهای جنگی میبرد تا فیلمهای تاریخی. البته که این حس و حال تنها محدود به ایوان شرقی میشود و به محض اینکه وارد دالان بزرگی شوید که روزگاری مالبند و محل نگهداری اسبها بوده، سفر به تاریخ آغاز میشود. از دو ایوان ورودی که بگذرید و در مرکز حیاط تابستانی کاروان سرا بایستید، ۲۲ حجره، طاق و بخاری که روزگاری محل استراحت کاروانیان جاده ابریشم بوده را میتوانید با انگشت بشمرید و با چشم رصد کنید. در گوشه حیاط پلههایی شما را به طبقه شاه نشین و سپس پشت بام مرمت شده و زیبای کاروان سرا میرساند. از آن بالا میتوانید ۹ برجی که روزگاری محل نگهبانی بوده است را به چشم ببینید. غیر از این فنسی که تنها جداکننده محوطه رباط، از حیاط زندانی که متروکه شده نیز از این بالا عیان است. این پایگاه نظامی که بُعد امنیتی نیز دارد، بیش از هر چیز تأیید کننده اهمیت راهبردی این نقطه جغرافیایی-تاریخی است. نقطهای که امیرعلی شیرنوایی، ۴۵۰ سال بعد از ارسلان جاذب، برای پذیرایی از کاروانهای پیاده در نظر گرفته و امروز به نام «کاروان سرای سنگ بست» مشهور است. انتقال آب چشمه گیلاس به مشهد، ساختن صحن برای حرم مطهر رضوی از دیگر خدمات امیرعلیشیرنوایی به خراسانیان بوده است. این ملک که امروز در اختیار میراث فرهنگی است، حدود ۲ سال قبل اندکی مرمت شده است، اما هنوز راه بسیاری تا رسیدن به نقطه مطلوب دارد. با توجه به وسعت زیاد بنا و فاصله اندک آن تا مشهد، کارکردهایی، چون اقامتگاه بوم گردی، هتل سنتی، بوتیک هتل، بازارچه صنایع دستی، رستوران و... را میتوان برای آن تعریف کرد، به شرط آنکه فردی خردمند از بخش خصوصی و یا نهادی فرهنگی از بخش دولتی آغوش گرم خود را به روی این رباط بگشاید.
جای خالی رباط ارسلان جاذب و شهری هزارساله
کافی است هزار متر از «کاروان سرای سنگ بست» فاصله بگیرید تا هزار سال به عقب برگردید. جادهای که از دل آن میگذرد دقیقا از وسط شهری تاریخی میگذرد که اگر به دو سوی خود بنگرید دیوار برآمده و خندق فرورفته آن را خواهید دید. این شهر دست کم هزار سال قدمت دارد، یعنی هم عصر با ارسلان جاذب. البته برخی نیز قدمت آن را تا عهد ساسانی و حتی ۵ هزار سال قبل نیز برمی گردانند. گرچه امروز دیگر نشان چندانی از شهر و رباط ساخته ارسلان جاذب باقی نمانده، اما برای باستان شناسان همین قدر کافی است تا حدود ارگ اشرافی خفته در خاک، مسجد، بازار، رباط و... را تشخیص دهند و با توضیحاتشان ما را به شکوه آن دوران ببرند. حجم انبوه آجرهای تاریخی و گهگاه سفالهایی که پاخورتان میشود نیز به تصویرسازی آن دوران کمک میکنند. از این همه که در دل خاک پنهان شده، باستان شناسان یک منبر زیبا، بخشی از شبستان مسجد و... را بیرون کشیده اند. محوطه باستانی سنگ بست در گذشته شامل شهری با دیوارهای دفاعی و خندقی پیرامون آن، کاروان سرا، مسجد، شبستان، بازار، مقبره ارسلان جاذب، میل ایاز و... بوده است. اما امروز جز تودههای خاک، مقبره ارسلان جاذب و میل ایاز چیز دیگری به چشم دیده نمیشود.
جاذبههای آرامگاه ارسلان جاذب
محوطهای که مقبره ارسلان جاذب و میل ایاز در آن قرار دارد، با فنس از جاده جدا شده و امکان بازدید از آن بدون ورودی مهیاست. از بیرون که به مقبره بنگرید، یک بنای ۴ ظلعی خواهید دید که گنبدی بر آن سوار شده است، اما داخل که بروید، خواهید دید ۴ ضلعی به ۸ ظلعی و سپس ۱۶ ضلعی تبدیل شده و در نهایت گنبد با ظرافت تمام به صورت مدور آجر به آجر چیده شده و بالا رفته است. زیبایی این مقبره تنها به آجرکاری خلاصه نمیشود، استفاده از رنگهای زیبای زرد، آبی و سبز که سابق سرتاسر دیوارها را رنگارنگ میکرده و امروز رویش با گچ پوشانده شده و تنها یک بخش کوچک آن دیده میشود، موجهای زیبای لوزی شکل که با فرورفتگی و برآمدگی هنرمندانه در دیوار آرامگاه دیده میشود، کتیبههای زیبای دورتادور دیوار، مقرنس ها، و حتی تزئینات فیل گوشهای این آرامگاه، که یکی از اولین آرامگاههای گنبددار ایرانی است را تماشایی کرده است. به گفته لباف خانیکی این مقبره بعد از حرم مطهر امام رضا (ع) قدیمیترین بنای به جا مانده در خراسان است. همچنین محققان با کمک این بنا گذار از معماری چارطاقی عهد ساسانی به دوره اسلامی را نیز بررسی میکنند. البته صورت قبری که اکنون در وسط آرامگاه ارسلان جاذب قرار دارد، نمادین است، زیرا در طول تاریخ چندین بار جابه جا شده و استخوان هایش هم به یغما رفته است. در گذشته از چهار طرفِ بازار، شبستان مسجد، میل ایاز و رباط میشد وارد آرامگاه شد، اما اکنون تنها یک در آن باز است.
سنگ بست پشت درهای بسته
با اینکه ظاهر امروز سنگ بست حاصل مرمتهای مختصر سال ۹۵ و تخلیه چندین کامیون خاک و نخاله از درون آرامگاه است. یک نگاه کوتاه نیاز محوطه تاریخی سنگ بست به مرمت و توجه بیشتر را عیان میکند. اینجا میتواند دوباره محوطهای زنده باشد که تاریخ هزار سال پیش ایران را روایت میکند. با این حال محوطهای که در طول سالیان طولانی امکانات رفاهی گوناگونی را در اختیار زائران و میهمانان جاده ابریشم میگذاشته است، امروز فاقد هرگونه امکاناتی است. یک کانکس نگهبانی تنها چیزی است که به محوطه افزوده شده است. مقبره ارسلان جاذب صد و شصت و چهارمین بنایی است که در سال ۱۳۱۰ در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است. سال گذشته حدود ۴۰۰ گردشگر خارجی از این بنا بازدید کردند، اما به گفته مدیر میراث فرهنگی فریمان، امسال این آمار به مراتب کاهش یافته است.
راز ماندگاری یک مقبره
ارسلان جاذب، دلاور سپهدار توس، چهرهای محبوب نزد مردم بوده است. حتی فردوسی نیز این دلاور را که هم عصر او بوده میستوده، چنانکه شعری نیز در وصفش سروده است: «و دیگر دلاور سپهدار توس/ که در جنگ بر شیر دارد فسوس/ ببخشد درم هرچه یابد ز دهر/ همی آفرین یابد از دهر بهر/ به یزدان بود خلق را رهنمای/ سر شاه خواهد که باشد به جای...» ارسلان نیز علاقه ویژهای به فردوسی داشت، چنانکه اولین آرامگاه بر مزار فردوسی را ارسلان جاذب ساخت. از وصف پهلوانانه فردوسی هم که بگذریم باقی ماندن مقبره یک حاکم ترک در خراسان حکایت از محبوبیت او در میان مردم دارد. احتمالا راز ماندگاری هزار ساله یک آرامگاه نیز مقبولیت حکومت او در میان مردمان است.
داستان به سنگ بستن ارسلان و وجه تسمیه سنگ بست
شخصیت افسانهای ارسلان جاذب موجب شده، مردم نام سنگ بست را هم به او پیوند بزنند. چنانکه داستانی هم برای این پیوند روایت میکنند. احمد بن علی منینی سال ۱۳۸۶ ه. ق. در کتاب «فتح الوهبی علی تاریخ ابی نصرالعتبی» داستان نام گذاری سنگ بست را چنین نقل میکند: «روزی سوداگران ارسلان جاذب را به غزنه میبردند که راهزنان حمله کردند و مال آنها را به غارت بردند و ارسلان جاذب را بر سنگی بستند. ارسلان پیش خدای خود نذر کرد که، چون خلاصی یابد در آنجا کاروان سرایی سازد و آبی بیرون آورد و آنجا را قریهای امن کند. به همین خاطر وقتی فرمانروای توس شد، نذر خود را به جا آورد و این آبادی امن را در سنگ بست ساخت. به نام آنچه بر سرسنگ بر او گذشته اینجا را سنگ بست نام نهادند.»، اما لباف خانیکی، روایتی علمیتر از این نام گذاری دارد و میگوید: «در گذشته سر راهها را با سنگ نشانه گذاری میکردند، سنگ بست نیز یک پنجراه بسیار حیاتی بوده که ۵ شهر مرو، نیشابور، هرات، توس و قهستان را به یکدیگر متصل میکرده است. اهمیت این راه چنان بوده که ارسلان جاذب، یکی از دو سردار بزرگ محمود غزنوی به اینجا میآید و بعد همین جا نیز به خاک سپرده میشود. برای نشانه گذاری این راه سنگی گذاشته بودند که به سمت «بُست» (منطقه بین کاشمر و بردسکن به مرکزیت ترشیز) میرفته است. البته این توضیح در کتابی نوشته نشده، اما من بر اساس تجربیات و برداشت خود آن را علمیتر میدانم.» سنجد، سپنج سرا (مهمانسرا)، اشپنج و... از دیگر نامهایی است که در کتابهای تاریخی به سنگ بست اطلاق شده است.
مناره سنگ بست یا میل ایاز
مناره معروف به ایاز یکی دیگر از بقایای تاریخی موجود در سنگ بست است؛ منارهای که قد و قواره بلند آن خیلی زود از دور شکوه خود را نشان میدهد. شکوه و جبروت آن از نزدیک هم ستودنی است، مخصوصا وقتی که نمای آجری ظریف و زیبای آن را با دستانت لمس میکنی و با خودت میگویی سازندگان این بنا با چه دقت و حوصلهای خشت به خشت این مناره را روی هم چیده اند و آن را تا ثریا راست و استوار بالا برده اند. این مناره بیشتر از ۳۰ متر ارتفاع و ۱۰۱ پله دارد؛ پلههایی که اگر قصد طی کردن آن را داشته باشید، باید با طمأنینه و در حالی که پای را روی کفه ضخیم و قطور آن، میگذارید، دایره وار بچرخید و به سمت آسمان بالا روید. گاه گاه در دیواره مناره، حفرهای قرار دارد تا نور را به داخل بتاباند و چراغ راه موذن یا راهنمای کاروانها باشد. اگر کمی بیشتر در ظاهر این سازه دقت به خرج بدهید در بخش بالایی مناره کلمه لااله الا الله را میبینید که با خط کوفی نقش بسته و یک سند قدیمی از یکتاپرستی آن روزگار به شمار میرود. اوج مناره یا همان قسمت مأذنه (جایی که موذن میایستد و اذان میگوید) و جایگاه نار و آتش عجیب حس ترس و غرور توأمان را در وجود آدم بر میانگیزد، ترس از ارتفاع و غرور تسلط بر اطراف. تماشای زمین زیر پایتان از آن بالا حتما یکی از جذابترین لحظههایی است که میتوانید در سیر و سیاحتی که به این منطقه دارید، تجربه کنید. پلان حجرههای بازار قدیم از بالای میل به خوبی نمایان است. حجرههای کوچک یک متر در یک متر که داخل آن قدری گودتر از دیواره هاست و شکل زنجیره وار حجرهها را نشان میدهد. قطر این مناره در پایین حدود ۵/۵ متر و در بالا ۵/۲ متر میشود. مناره که در فاصله سی وسه متری از مقبره ارسلان جاذب قرار دارد، جزئی از رباط سنگ بست محسوب میشود و در گذشته یک همتا و همراه در کنار خود داشته است که از بین رفته است.